زروان (Zorvan)

یدالله رضوانی

بخشی از مجموعه «زیورها و باورهای مردم سرزمین من» که در باره قربانی و زروان است.

چهل سال پیش، با خواندن کتابی از نوشته های آقای احسان طبری، برای نخستین بار با کیش «زروان» آشنا شدم. «زروان» (Zorvan) یا (Zarvan) برابر با واژه زمان در زبان پهلوی است که ایزدی بوده آفریده «اهور مزدا».

Zorvan_Zarvan_زروان

کارشناسان، «زروانیان» را پیروان کیش «زروان» و آن کیش را نو آوری در دین زرتشتی در روزگار ساسانیان میدانند. برخی بر این باور هستند که «زروان» نیز همچون «میترا» از خدایان ایرانی پیش از زرتشت بوده و کیش «زروان» بازمانده باورهای هندو ایرانی است. گروهی وی را خدایی در غرب ایران و برگرفته از خدایان میانرودان و با تکیه بر باور به سرنوشت از پیش نوشته شده میدانند. این روزها هم کسانی همچون آقای کیانوش رضا‌نیا (Rezania, Kianoosh)، «کیش زروان» را برداشت اشتباه ایران شناسان از نوشته های مورخین ارمنی، سریانی و اسلامی از یک چالش دین شناسی زرتشتی میانه، میدانند. «زنز» (Zaehner)، «کومن»، «بیده» و «بویس» (Boyce) شناخته شده ترین پیش کسوت ها در بررسی این کیش بوده اند. بیشتر کارشناسان، زروان را در خود بسنده و زن و هم مرد باهم میدانند ولی کسانی او را خدایی مرد و دارای همسری با نام (خوشیزگ xwašizag) یاد کرده اند. اگر نگاره روی برگه سیمین پیدا شده در لرستان نمایش دهنده اسطوره آفرینش از دید زروانیان باشد، آنگاه میتوان پذیرفت که آنها زروان را در خود بسنده می دانسته اند.

کیش «زروان» بر پایه زایش دو بُنِ نیک و بد از خدای زمان، استوار گشته. در این کیش، «زروان» خدای زمان، از بی کران و پیش از آفرینش زمین و آسمان بوده و تا بی کران خواهد بود. برای داشتن فرزندی، هزار سال قربانی به جا میآورد و «هورمزد» در زهدان وی هستی مییابد. ولی در پایان هزار سال، تردید میکند که آیا به راستی فرزندی خواهد داشت یا نه. از این تردید، «اهریمن» هستی مییابد. «زروان» با خود پیمان میبندد تا پادشاهی جهان را به نخستین فرزندی ببخشد که زاده خواهد شد. «هرمزد» که همه-دانا بوه، برادر همزاد خود، «اهریمن» را از پیمان پدر آگاه می کند. آنگاه «اهریمن» زهدان را میدرد و از آن خارج می شود. زروان از او می پرسد که تو کیستی؟ تو را نمی‌شناسم و «اهریمن» پاسخ می گوید «منم فرزند تو». زروان می گوید من برای زادن فرزندی روشن و نورانی و خوش‌بو قربانی می‌کردم، اما تو بدبو و تیره هستی، از این رو فرزند من نیستی. آن گاه «اهورامزدا» زاده می شود و از آن‌جا که نورانی و خوش‌بو بوده، «زروان» او را پذیرا شده شاخهای «بَرسَم» به او میدهد و میگوید: «تا به امروز من برای آمدنِ تو قربانی میکردم، از این پس تو برای من قربانی خواهی کرد». برپایه گفته «ازنیک»، در این میان «اهورامزدا» از «زروان» میخواهد تا بر پایه پیمانش، «اهریمن» را که پیش از او زاده شده به پادشاهی برگزیند. به باور برخی، با توجه به جادوی سخن و پایبندی خدایان به گفته خود، زروان پادشاهی را برای نه هزار سال، یا به گفته برخی، دوازده هزار سال به اهریمن واگذار میکند. اما همان زمان گوشزد میکند که سر انجام هرمزد پادشاه گیتی و پادشاه مینو خواهد بود و اهریمن تنها برای همین زمان کوتاه بر جهان فرمان خواهد راند.

نوضیح: «اِزنیک کوقباتسی» مسیحی ارمنی روزگار ساسانی و یکی از بنیان گذاران کلیسای مسیحی در ارمنستان است که انجیل‌ها را به زبان ارمنی ترجمه کرده. هنگام کشمکش میان زرتشتیان و مسیحیان در ارمنستان، برای نشان دادن برتری مسیحیت، برداشت خود از دیگر دینهای زمانه را درنوشته جداگانه ای آورده. بخشهای زیادی از نوشته وی در باره «زروان»، «اهورامزدا» و «اهریمن» است. این نوشته که در آن «ازتیک» از دیدگاه یک مسیحی، به کیش «زروان» می تازد، یکی از شناخته شده ترین نوشته های به جامانده از روزگار ساسانی در باره کیش و اسطوره «زروان» است. نوشته یاد شده، پیشتر به فارسی برگردانیده شده و دکتر پرویز رجبی آنرا در کتاب هزاره‌های گمشده آورده است.

امرداد (Ameretat)

در اسطوره‌های اوستایی و باورهای زرتشتی٬ اَمُرداد ششمین امشاسپند است. این امشاسپندبانو نماینده جاودانگی و پایندگی و بی‌مرگی اهورامزدا است. همچنین اَمُرداد نگاهبان و پاسدار گیاهان و رستنی­‌ها به شمار می‌رود. او گونه‌های گیاهان و جانوران را بر روی زمین گسترده است و سرسبزی و آبادانی سرزمین ها و افزونی رمه‌ها را برای انسان‌ها ارمغان می‌آورد.

ameretat-مرداد
«اَمُرداد» در اوستا اَمـِر ِتـاتْ (Amərətāt) و در پارسی امروز مرداد گفته می‌شود. بخش نخست واژه «اَ» در پارسی پیشوند نفی است، بخش دوم، مَر از ریشه‌ مصدری به معنی مرگ و بخش سوم، تات پسوند رسایی است، و روی‌هم صفتی است که معنی بی‌مرگی و جاودانگی می‌دهد.

دشمن امشاسپندمرداد و دیو هماورد او، زَریزدیو است که زمین و گیاهان را زهرآگین می‌کند تا پژمرده شوند و باعث پیری و مرگ می‌شود. همکاران او ایزدرَشن، ایزداَشتاد و ایزدزامیاد هستند و امشاسپندبانو خرداد همواره در کنار اوست.

در گاهﺷماری زرتشتی، برج پنجم هر سال خورشیدی و روز هفتم هر برج به نام این امشاسپند است. روز هفتم مردادماه (=اَمردادروز از اَمردادماه) جشن اَمردادگان برگزار می شود.
گل زنبق ویژه این امشاسپند زیباست.

در اسطوره‌های زرتشتی٬ دو امشاسپند هـَئوروَتات و اَمـِر ِتـاتْ (خرداد و مرداد) پیوسته در کنار یکدیگر یاد می‌شوند و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آب‌ها و گیاهان اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند. به سبب ارتباطشان با آنچه که زندگی را حفظ می کند٬ پاسدار خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها برای انسان‌ها و موجودات دیگر هستند. جسم خاکی زرتشت یا «گوهر تن» نیز به آن دو سپرده شده‌است.
بنا بر نوشته‌‌های زرتشتی و پهلوی این دو امشاسپندبانو به همراه سپندارمذ در سمت چپ اهورامزدا می‌ایستند. هورمزد٬ «رسایی خرداد» و «جاودانگی امرداد» را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
همان‌طور كه این دو امشاسپند کنارهم و باهم ناميده‌ می‌شوند، دو دیو که هماورد این‌ دو هستند نیز همیشه در کنار هم هستند. زَريزدیو (زَئـيـری) ديو گرسنگی و دشمن امرداد است كه زهر می سازد و تَريزدیو (تــَئـيـری) نیز ديو تشنگی و دشمن امشاسپند خرداد است.
به رغم نقش بارز این دو امشاسپندبانو در اسطوره‌های زرتشتی٬ از آن‌ها كمتر از امشاسپندان دیگر یاد شده‌است. احتمالا نیایش های مربوط به این دو امشاسپند بلندپایه از میان رفته باشند. برخی پژوهشگران معتقدند نام دو فرشته هاروت و ماروت که که در قرآن آمده است احتمالا از نام اوستایی این دو امشاسپند یعنی هـَئوروَتات و اَمـِرتـاتْ برداشت شده‌‌ است.

Haurvatat &  Ameretat-خرداد و مرداد- هاروت و ماروت

مطالب مرتبط

امشاسپندان

بهمن

اردیبهشت

شهریور

خرداد

امرداد

سپندارمذ