ماتریکاس (मातृका ٬ Matrikas)

سعید فراهانی

ماتریکاس اسم جمعی به معنای «مادران» است. در آیین هندو ماتریکاس٬ ایزدبانوهای جنگ، کودکان، و توان‌بخشی زنانند و هموره در کنار همدیگر هستند. تعداد آن‌ها گاه هفت و گاه هشت است و بنابر این هفت‌مادران (सप्तमातृका: سپتاماترکاس) وهشت‌مادران (अष्टमातृका: اشته‌ماترکاس) نیز نامیده شده‌اند.
نام مادران از این قرار است: برهمنی، ویشنَوی، مَهِشوَری، ایندرانی، کاماری، واراهی، و چَمونده یا ناراسیمهی.
در منابع اسطوره‌ای کهن، ماتریکاس‌ اغلب دارای ویژگی‌های شوم و خطرناک توصیف شده‌اند. اما در اساطیر بعد، هر چند برخی از ویژگی‌های شوم و وحشی خود را هنوز حفظ کرده‌اند اما نقشی پاسدارانه پیدا می‌کنند. به این ترتیب، آن‌ها هم نماد جنبه بارور طبیعت و هم جنبه ویرانگر طبیعت هستند.
ماتریکاس در کیش «تانترا» اهمیت بسیار دارند و در آیین «شاکتی‌» از آن‌ها به عنوان «یاوران خدای بزرگ شاکتا دِوی در نبرد او علیه دیوان» یاد شده‌است. ماتریکاس هم‌چنین با پرستش ایزد جنگجو «موروگان» مرتبط دانسته شده‌اند. برخی پژوهندگان نیز آن‌ها را از ایزدان فرقه «شیواییسم» دانسته‌اند.

نبرد با راکتاویجا

راکتاویجا یکی از اسوراها بود که در باورهای هندو خدایان بد شمرده می‌شوند. هنگامی که ایزدبانو دورگا به نبرد راکتاویجا رفت از ماتریکاس برای نابودی او کمک خواست. ماتریکاس در کنار یکدیگر به جنگ او رفتند و با سلاح هاشان به او زخم زدند. اما هر قطره خونی که از راکتاویجا به زمین می‌چکید، تبدیل به یک راکتاویجای دیگر می شد و بزودی دشت از راکتاویجاها پر شد.

Raktavija_Durga_Kali_Matrikas-battle

در این هنگام، دورگا٬ ایزدبانو کالی را فراخواند. کالی به میدان جنگ آمد و راکتاویجاها را قلع و قمع کرد، اما برای آن که خونشان به زمین نریزد، وقتی سرشان را می برید، خونشان را تا آخرین قطره می مکید. بعد از این که همه ی راکتاویجاها کشته شدند، کالی از این همه خشونت، به جنون وحشی گری و نابودی مبتلا شد. روی جسدهایی که در دشت ریخته بود می‌رقصید و می‌خندید و می‌خواست همه جهان را ویران کند. در این هنگام، خدایان به شیوا، همسر کالی التماس کردند که جلوی کالی را بگیرد. شیوا خود را در میان جسدها، زیر پای کالی انداخت. اما کالی در جنونش، او را نشناخت و پا بر رویش گذاشت. اما در این لحظه، ناگهان با دیدن شیوا در زیر پایش، به خود آمد و آرام و شرمسار شد و از قصدش برای نابودی گیتی منصرف شد.

شیوا (Shiva)

شیوا یکی از بلندمرتبه ترین ایزدان آئین هندو و بالاترین خدا در مذهب شیوائیسم (یکی از شاخه‌های اعظم مذهب هیندوئیسم) است.

Shiva_as_the_Lord_of_Dance

Chola dynasty statue depicting Shiva dancing as Nataraja

نام او را بصورت «کسی که با ادای نام خود، همه کس را پاک می‌کند» معنی کرده‌اند. شیوا مقدس‌ترین نام در این مذهب است.

شیوا قادر به هر کاری هست؛ او خالق است، شنوا و حل کننده مشکلات است. او خدای آفریننده و نگهدار آسمان و زمین، نابودکننده اهریمنان، بخشاینده گناهان و بسیارکننده روزیست. شیوا خدایی نامیراست و اغلب بعنوان حامی در مواقع اضطراب شناخته می‌شود.

او در ازای ارمغان تندرستی به جهان، جام زهر هلاهل را می‌نوشد. گفته می‌شود مصونیت شیوا در مقابل این زهر، بخاطر مار کبرایی است که همسر او، «پارواتی» به دور گردن او انداخته است.

شیوا در اساطیر هندی بصورت مردی با چهاردست و سه چشم تصویر شده است. چشم سوم شیوا که بر پیشانی او قرار گرفته، چشم عقل است که آن را «بیندی» می نامند و او با این چشم ورای ظاهر را می‌نگرد. آنطور که در اساطیر سینه به سینه نقل شده‌است، این چشم سوم با نیروی ویژه شیوا که عوامل و گناهان اهریمن را نابود می‌کند رابطه دارد.

پوست ببری که او به تن دارد نشان این است که او بر هر قدرتی پیروز است. همچنین ببر در فرهنگ هندو نماینده شهوت است. شیوا پوست ببر به تن دارد تا نشان دهد بر شهوت نیز پیروز شده‌است.

شیوا با دست سومش نیزه سه شاخش را در دست گرفته که نشان دهنده سه نیروی ویژه هستند: آفرینش، نگهداری و مرگ. این عصا در دست شیوا، نشان دهنده این است که تمامی این قدرت‌ها در اختیار او هستند. برداشت دیگر این است که این سه شاخه، نماینده گذشته، حال و آینده هستند که نشان می‌دهند زمان در کنترل شیواست.  طبل شیوا که در دست چهارمش قرار گرفته، منبع تمامی صداها و زبان‌ها در جهان است.نام این طبل «دامرو» است.

شیوا دارای دو فرزند به نامهای گانشا و سکاندا است که هردو در آیین هندو ایزدانی بلندمرتبه هستند.

shiva-Idol