در اسطورههای اوستایی و باورهای زرتشتی٬ سِپَندارمَذ (سپنته آرمَیتی) چهارمین امشاسپند و ایزدبانوی زنان و زمین و نگهبان و پاسدار زایش و باروری است و نماد فروتنی، پرستش و فرمانبرداری به شمار می رود.
اَرمیتی زمین را خرّم و آباد و بارور میسازد و هر کسی که در زمین به کشت بپردازد و کشتزاری را آباد کند، این ایزدبانو را خشنود می کند. در دیدگاه مینوی٬ سپندارمذ نماد عشق ورزی، پاکی، فروتنی و بردباری و سازگاری اهورامزداست [۱] و در دیدگاه جهان خاکی نگهبانی زمین به وی سپرده شده است. در دین زرتشتی هر عضوی از انسان به یکی از ایزدان تعلق دارد و «مغز» سهم اسپندارمذ میباشد. در «صددر بندهش» او یاریرسان نویسندگان، به عنوان پدیدآورندگان فكر و اندیشه شمرده میشود.
«سپنتهآرمئیتی» در آغاز، نام «زمین» و به ویژه «زمین بارور» و یا «مادر زمین» بوده و بعدها به فرشته یا ایزد پشتیبان زمین اطلاق می شد و پس از آن به پیکر یکی از امشاسپندان یا یاران اهورامزدا در آمد.
در اساطیر ایرانی، او بود كه پیشنهاد و فرمان ساختن تیروكمانی برای آرش كمانگیر را به منوچهرشاه داد تا گستره و آغوشش را برای فرزندان خود، فراخناكتر كند.
او را بصورت بانویی زیبا تصویر می کنند که لباسی روشن پوشیده و کمربندی زرین بر کمر بسته است و اطراف خود را تا دو فرسنگ نورانی می کند.
سپندارمذ را دو امشاسپند دیگر یعنی هئوروتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی میکنند و گاهی او را دختر اهورامزدا می دانند. در سرود ۴۵، بند ۴ گاتهای زرتشت، این واژه در معنای زمین و با توصیف «دختر اهورامزدا» (دوگِـدَر) آمده است.
سِپَندارمَذ در زبان اوستایی «سپنته آرمَیتی» نامیده می شود. «سْپِنْتَه آرمَئیتی»(Spenta-Ârmaiti) از دو بخش «سپنته» (Spenta) یا «سپند» به معنای پاک و مقدس و «آرمئیتی»(Ârmaiti) به معنای فروتنی و بردباری و فداکاری و یکرنگی تشکیل شده است. سپنت، صفت ارمیتی میباشد که بعدها بدان افزوده شدهاست. این واژه در ریگ ودا به معنی «زمین» و در زبان پهلوی به معنای «فرزانه کامل» و «بینقص و سالم» آمدهاست. برخی پژوهشگران این ایزد بانو را هم ریشه با «اَرامتی» ودایی به معنای بخشنده و پرستش میدانند که در اصل «آرا ماتا» به معنای «مادر زمین» بودهاست. در فارسی این واژه «اسپندارمد» (Isfandārmad) و یا به طور کوتاه «اسفند» بیان میشود[۲].
«آرمئیتی» به تنهایی و یا به شکل «سپنتهآرمئیتی» در آغاز، نام «زمین» و به ویژه «زمین بارور» و یا «مادر زمین» بوده و بعدها به فرشته یا ایزد پشتیبان زمین اطلاق می شد و پس از آن به پیکر یکی از امشاسپندان یا یاران اهورامزدا در آمد.
در گاهشماری زتشتی (تقویم دینی زرتشتی) نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال سپندارمذ (=اسپند یا اسفند) است [۳]. در پنجمین روز ماه اسفند (یعنی سپندارمذروز از سپندارمذ ماه) جشن سپندارمذگان که در ستایش زمین و زنان و دوست داشتن است برگزار می شود. سپندارمزگان روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و این روز به نام «مرد گیران» یا «مژده گیران» یا «مزدگیران» (=هدیه گرفتن از مردان) نیز در ادبیات فارسی بکار رفته است.
همچنین بخاطر آغاز فصل رویش و زراعت، از این روز با نام «جشن برزگران» که خود همیاران سپندارمذ در سبزاندن و باروری زمین هستند، یاد شده است.
گل بید مشک گل ویژه سپندارمذ است.
مطالب مرتبط
———————————————————————————————————————————————-
منابع
[۱] – اساطیر ملل آسیایی، جلد اول(اساطیر پارسی و چینی)، اثر: جی.مناسک و م.سویمی، چاپ اول، صفحه: ۹
[۲] – شناخت اساطیر ایران، اثر: جان راسل هینلز، چاپ دوم، صفحهٔ: ۱۳۵
[۳] – اساطیر ملل آسیایی، جلد اول(اساطیر پارسی و چینی)، اثر: جی.مناسک و م.سویمی، چاپ اول، صفحه: ۵۷