تلالوک (Tlaloc)

در اساطیر آزتِک‌ها (بومیان کهن مکزیک) «تلالوک» (Tlaloc) ایزد باران و آب و باروری است. او طوفان و آذرخش را در اختیار دارد و ایزد تمام آبهای زمین مانند دریاچه ها، رودخانه ها، یخ و شبنم است و با حاصلخیزی محصول پیوندی نزدیک دارد. تلالوک رویش گیاهان را نیز در اختیار خود داشت.
او همزمان دارای جنبه های خوب و بد بود. در دستانش چهار کوزه آب قرار داشت که یکی از این کوزه ها باران‌زا، اما سه کوزه دیگر بیماری، سرما و خشکسالی را به جهان هدیه می کردند.

تلالوک-Tlaloc_Coll_Goupilتلالوک خدایی است که در هنگام خشکسالی و کمبود باران مورد توجه خاص قرار می‌گرفت. و معبد تنوشتیتلان (Tenochtitlan) جایگاه نیایش و پرستش او بود.
در میان‌ آزتک‌ها که‌ در مکزیک‌ می‌زیستند، آیینی برای تلالوک‌ متداول‌ بود که‌ برای‌ درخواست باران‌ برگزار می‌شد. در این آیین، انسان‌ها‌ قربانی‌‌ می‌شدند تا خدای‌ باران‌ راضی‌ شده ‌و برای مردم‌ بارش‌ ارزانی‌ دارد تا آنان‌ زنده‌ بمانند.
در چنین مواقعی مراسم شکوهمند قربانی و نیایش برای وی برپا می‌شد. قربانیان تلالوک از میان کودکان خردسال انتخاب می شدند. برخی از خانواده‌ها داوطلبانه فرزندان کوچک خود را برای قربانی شدن در اختیار معبد و کاهنان آن قرار می‌دادند.
این قشر جامعه اغلب از میان زارعان و کشاورزانی بودند که بر اثر بی بارانی و خشکی، رو به فقر و ورشکستگی بودند و با اخلاص و ترس و دلهره و با چشمی گریان یکی از فرزندان شیرخوار یا کوچکترینشان را برای قربانی شدن در راه تلالوک و بر سر مهر آوردنش، اختصاص می‌دادند.
گاهی نیز کاهنان از خانواده‌های تهی دست، کودکان خردسالشان را می‌خریدند و یا از محلهٔ روسپیان تمامی کودکان کمتر از پنج سال را که نَسَبشان آشکار نبود، به زور و اجبار از مادرانشان جدا می‌کردند و در روز مراسم، صدها نفر از این کودکان را به صورت دسته جمعی و به طرز فجیعی قربانی می‌کردند.
در این‌ آیین‌، نمایش‌ها و رقص‌های‌ گوناگونی‌ موج‌ می‌زد، در حالی‌ که‌ با ضربان‌ سنگین‌ طبل‌ها همراهی‌ می‌شد، قربانیان‌، هم‌سرایان‌ و کاهنان‌، آواز می‌خواندند. کودک خُردسالی‌ که‌ برای‌ این ایزد‌ قربانی‌ می‌شد، اینچنین به زبان ناهواتل (Nahuatl) آواز می خواند:
از این‌جا برای‌ همیشه‌ خواهم‌ رفت‌
و اینک‌ هنگام‌ گریستن‌ است‌
آه‌! مرا به‌ سرزمین‌ اسرار بفرست‌
تحت‌ فرمان‌ او
و من‌، قبلاً گفته‌ام‌
به‌ سلطان‌ پیش‌گویی‌های‌ شوم‌
که از این‌جا برای‌ همیشه‌ خواهم‌ رفت‌
و اینک‌ هنگام‌ گریستن‌ است‌

tlaloc-تلالوک

در آثار آزتک، او را با چشمانی گرد و ورقلمبیده با لب بالای برجسته و دندان‌هایی بلند شبیه به دندان‌های پوما (شیر کوهی آمریکایی) تصویر می کنند. یا بصورت جامی بزرگ که در آن سر قربانیان را می بریدند.
ایزد باران ترکیبی از خزنده، پوما، ستارهٔ دریائی، گل، ماهی و مظاهر جنگجویانی بود که در فلات مکزیک، تلالوک نامیده می‌شدند. ارتباط آن با پوما، در بسیاری از نقاشی‌های دیواری نموده شده‌است.
او ابتدا با ایزدبانوی گل‌ها٬ شوچیکتسال (Xochiquetzal) ازدواج کرد. اما ایزد شب و تاریکی همسرش را ربود. او سپس با چالچیوتلیکوئه (Chalchiuhtlicue)، که بانویی با دامنی از یشم و ایزدبانوی آب رودخانه‌ها و آب ساکن است ازدواج کرد. (در بعضی افسانه‌ها او خواهرش است)